تفنن زیستن را گهگاه
چنان زیسته ام که گویی زآغاز
به شغل موروثی پدران زاده شده ام.
و حرفه ای جز این شاید در توانم نیست
از برای طلب نان شب......
و چه حرفه ای به حرفه ی مردن مشغولند همگان،
در این زندگانی حیوانی.....
در نهایت شرایط بحرانی....
طبق آمار ،
هیچ گاه این راه را تا پایان طی نخواهم کرد،
مگر احتمال ضعیف حادثه ای ناگوار ،
یا شاید خوشگوار.